سوسک
مریم زارعی
سوسکه فرار کن برو
نیا تو خونه دیگه
مامان اگر تو رو دید
میره به بابام میگه
خلاصه دعوا میشه
از دست تو فسقلی
وگرنه مامان بابام
ندارن هیچ مشکلی
مامان میگه با این وضع
نمیمونم تو خونه
یا من میرم از اینجا
یا این سوسکه بمونه
بیا و زودتر برو
بیفت توی فاضلاب
اینجا واسه دیدنت
نداره هیشکی اعصاب
ارسال نظر در مورد این مقاله