با والدین
تلهی بیاعتمادی
طیبه رضوانی
در ادامهی مباحث گذشته راجع به طرحوارهها، در این شماره میخواهیم طرحوارهی بیاعتمادی/بدرفتاری را بررسی کنیم. در شمارههای قبل گفتیم والدینی که نیاز اساسی رابطه و پذیرش را در فرزندان تأمین نمیکنند، فرزندانشان نقطهی مقابل این نیاز یعنی قطع رابطه و طردشدگی را تجربه میکنند.
طرحوارهی بیاعتمادی/بدرفتاری:
پیام اصلی این طرحواره: 1. نمیتوانم از دیگران انتظار داشته باشم که با محبت و انصاف با من رفتار کنند. 2. دیگران خیلی راحت میتوانند به جسم و روح من آسیب بزنند و در جهت منافع خودشان، با من بدرفتاری کنند. این طرحواره در کودکانی شکل میگیرد که یا مستقیماً مورد بدرفتاری دیگران قرار گرفتهاند یا شاهد یک بدرفتاری بودهاند. پس ببینید چهقدر مهم است که ما به عنوان والدین، مراقب کودکمان باشیم که مخصوصاً در سالهای ابتدایی عمر، پیامهای آسیبزننده را چه از طرف ما، چه از طرف محیط، دریافت نکند. وقتی بدرفتاری به صورت تکرار شونده رخ میدهد کودک حساس و محتاط میشود و نسبت به انگیزههای دیگران مشکوک میشود. حس میکند همه در صدد آن هستند که به او آسیب بزنند و برایش نقشه بکشند. به اصطلاح همیشه در حالت گوش به زنگی به سر میبرد. به دیگران برچسب میزند و دائم گرفتار شک و تردید است. کودک حتی نسبت به رفتارهای محبتآمیز دیگران گارد میگیرد و مدام در صدد این است که دست دیگران را رو کند. او همه چیز را یا کاملاً سیاه و یا کاملاً سفید میبیند. یک دسته از نظر او کسانی هستند که بیقید و شرط قابل اعتمادند و دستهی دیگر در هیچ موردی قابل اعتماد نیستند. شرایطی که باعث ایجاد تلهی بیاعتمادی میشود:
*کودکی که به لحاظ جسمی یا جنسی یا کلامی از سوی یکی از والدین یا دوستان یا اقوام مورد سوءاستفاده یا بدرفتاری قرار گرفته است. در این موارد کودک به سختی میتواند راجع به آن اتفاق بد صحبت کند و در برخورد با او باید بسیار صبور و امن و درک کننده باشیم.
* کودکی که مدام در معرض بدقولی قرار میگیرد و والدین به او قولهایی میدهند که عمل نمیکنند.
*کودکی که خواهر یا برادرهای بزرگتر دائم با او سر جنگ دارند و والدین نیز از او حمایت نمیکنند.
*کودکی که شاهد بدرفتاری دو نفر نسبت به هم بوده یا خبرهایی در مورد این بدرفتاریها شنیده است.
ارسال نظر در مورد این مقاله