قصّهی دنبالهدار
عبدالرضا صمدی
مامانجونم قصّه میگه
یه قصّهی دنبالهدار
بزغالهها تو خونهاند
خانمبزی هم سر کار
*
گرگِ بلا پشت دره
زیادیه شنگول و شاد
زنگ میزنم خانمبزی
تاکسی بگیره زود بیاد
دوستی با پرندهها
نسترن حاتمی
گنجشکه از رو شاخهها
میاد توی حیاط ما
منتظر مامانمه
تا بیاره براش غذا
*
سفرهمونو مامانجونم
تو باغچهمون میتکونه
تا سهم گنجشکه بشه
برنجای دونه دونه
ارسال نظر در مورد این مقاله