منِ بلد


منِ بلد... منِ نه بلد!

مژگان مشتاق

به دونه انار گفتم: «یه خونه بکش!»

دونه انار گفت: «من بلد... من نه بلد!»

یعنی بلد نیستم.

به دونه انار گفتم: «یه گل بکش!»

دونه انار گفت: «من بلد... من نه بلد!»

یعنی بلد نیستم.

به دونه انار گفتم: «یه شعر بخون!»

دونه انار شروع کرد به شعر خوندن:

- یه توپ دارم قلقلیه

سرخ و سفید و آبیه

می‌زنم زمین هوا می‌ره

نمی‌دونی تا کجا می‌ره!

فکر کن ببین تو چه کارهایی بلد هستی و چه کارهایی بلد نیستی.

CAPTCHA Image