ایران گردی

10.22081/sn.2019.70128

ایران گردی


بابادرختی

سمانه آقائی‌آبچوئیه

سلام! اسم من «بابادرختی» است. من در گوشه‌ای از جنگل‌های هیرکانی زندگی می‌کنم. جنگل‌های هیرکانی در شمال ایران و در کنار دریاچه‌ی خزر قرار دارند. این‌جا بیش‌ترِ وقت‌ها باران می‌بارد. من باران را دوست دارم؛ چون برگ‌هایم را تمیز می‌کند.

در این جنگل، گیاهان و حیوانات زیادی زندگی می‌کنند. من با یک درخت بلوط پیر، سه گنجشک پرحنایی، یک دارکوب نوک‌قرمز، دو خرگوش سفید کوچولو و یک آهوی خال‌خالی دوست هستم. ما بیش‌تر روزها خوش‌حال هستیم و بازی می‌کنیم؛ امّا گاهی بعضی از آدم‌ها به جنگل می‌آیند و شاخه‌ی درخت‌ها را می‌شکنند. من از این کار می‌ترسم؛ چون باعث می‌شود دوستانم را از دست بدهم. بچّه‌ها! به من یک قول بدهید. قول بدهید که اگر به جنگل رفتید، مواظب همه‌ی درخت‌ها، گل‌ها، پرنده‌ها و بقیّه‌ی حیوانات باشید؛ چون همه‌ی آن‌ها دوستِ خوبِ من هستند.

CAPTCHA Image