اتاق تاریک
طاهره اکرمی
خداجونم! من اینجا
چه جای تنگی دارم
نمیتونم پاهامو
هر جا بخوام بذارم
تنهای تنها هستم
تو این اتاق کوچیک
لامپ و چراغ نداره
همیشه بوده تاریک
دلم میخواد بپّرم
بیام بیرون از اینجا
کاشکی مامان بیاره
فردا منو به دنیا!
*****
ماهی میشم
مریم زرنشان
کتاب من، توی دلش
ماهی و حوض آب داره
روی لبای ماهیاش
سهتا دونه حباب داره
مامان که قصّه میخونه
ماهی میشم شالاپشلوپ
حباب میسازم توی آب
گِرد و کوچیک مثل یه توپ
ارسال نظر در مورد این مقاله