سفرهای هوپی (زمستان رنگارنگ)

10.22081/sn.2018.65326

سفرهای هوپی (زمستان رنگارنگ)


 

سیدمحمد مهاجرانی

سلام!

من یک هواپیمای کوچکم و اسمم «هوپی» است.توی آسمانِ آبیِ خدای مهربان مثل کبوتر پَر می‌زنم و به همه‌جای ایرانِ عزیز، سر می‌زنم.من هم مثل شما خاطره‌نویسی را دوست دارم.

دیروز، بیست‌ودوم بهمن بود. چه روز قشنگی! خیلی دوستش دارم.

خدا را شکر که همیشه در این روز، در آسمان هستم و از بالا راهپیمایی پرشور مردم را می‌بینم.

کاش شما هم مثل من می‌توانستید از آسمان، این همه صحنه‌ی جالب را روی زمین ببینید!

کودکانی که در بغل مادرها بودند و پیشانی‌بندهای سبز و سرخ داشتند؛بچّه‌هایی که پرچم‌های کوچک کاغذی و بادکنک‌های رنگارنگ در دست‌شان بود؛

دخترکوچولوهای باحجاب که لبخندزنان «الله‌اکبر» می‌گفتند؛

عکس‌های امام خمینی، رهبر عزیز و شهیدان؛

دسته‌گل‌هایی که بالگردها از بالا روی مردم می‌ریختند و خیلی چیزهای دیگر؛پارچه‌های رنگارنگ، بادکنک‌های رنگارنگ، گل‌های رنگارنگ.

چه روز قشنگی! انگار نه انگار که وسط زمستان بود!

در یکی از شهرها، صدها بادکنک سبز و سفید و سرخ‌ها را که به هم وصل شده بودند، رها کردند.

بادکنک‌ها یواش یواش بالا آمدند و از جلوی چشم من رد شدند. من آن‌قدر هیجان‌زده شدم که نگو!

CAPTCHA Image