سفرهای هوپی
از دریا تا دریا
سیدمحمد مهاجرانی
سلام! من یک هواپیمای کوچکم و اسمم «هوپی» است. توی آسمانِ آبی مثل کبوتر پَر میزنم و به همهجای ایرانِ عزیز، سفر میکنم. من هم مثل شما خاطرهنویسی را دوست دارم.
روز اوّل ماه شهریور بود و هوا هم گرمِ گرمِ گرم! میخواستم از شهر «نوشهر» به شهر «بوشهر» بروم.
نوشهر، کنار دریای شمال است و بوشهر، کنار دریای جنوب. از بالای نوشهر که میگذشتم، دیدم که خیلی از مردم کنار دریای خزر آمدهاند و موجهای زیبای دریا را تماشا میکنند.
بچّهها هم یا توی آب شنا میکردند و یا با شنهای ساحل، مجسّمه درست میکردند.
به بوشهر هم که رسیدم، باز بسیاری از بچّهها را در میان آب یا کنار ساحل زیبای خلیج فارس دیدم.
با خودم گفتم: «ایران چه سرزمین جالبی است! بین دوتا دریا قرار گرفته است.»و بعد این شعر قشنگ را سرودم:
ایران چه زیباست بین دو دریاست
ارسال نظر در مورد این مقاله