مستأجر
مرتضی دانشمند
مستأجر ما
آقا خروس است
خانومِ خوبش
مثل عروس است
*
آن مرغ زیبا
آن پرحنایی
هر روز دارد
تخمی طلایی
*
قدقدقدا، قد
تخمی دوباره
یعنی بفرما
این هم اجاره!
****
لاکپشت مسافر
عبدالرضا صمدی
آقای لاکپشت میره
مسافرت با ساکش
یه واکس برّاق زده
رو کفش و روی لاکش
دو روز پیش زنگ زده
تو شهر هتل گرفته
بدش میاد راه بره
با کفش گِلگرفته
ارسال نظر در مورد این مقاله