گیره‌ی طلایی

10.22081/sn.2017.63907

گیره‌ی طلایی


گیره‌ی طلایی

اکرم‌سادات هاشمی‌پور

کنار باغچه تو حیاط

با حوصله قدم‌زنون

جارو می‌زد کلش‌کلش

مامان‌بزرگ مهربون

 

رها بودن کنار حوض

برگای زرد شاخه‌ها

با جاروی مامان‌بزرگ

می‌پریدن توی هوا

 

با دیدنِ مامان‌بزرگ

همه ‌باهم می‌خندیدن

سوار جارو می‌شدن

دور و برش می‌رقصیدن

 

یکی از اون برگای زرد

دلش می‌خواست که پا بشه

واسه موی سفید اون

یه گیره‌ی طلا بشه

CAPTCHA Image