برای چه؟ (ص 24 و 25)

برای چه؟ (ص 24 و 25)


برای چی؟

زهرا عبدی

دماغ هویجی آدم‌برفی افتاده بود زمین. رایا، دماغ هویجی را برداشت و سر جایش گذاشت؛ امّا باز هم افتاد!

رایا تعجّب کرد. مامان گفت: «آدم‌برفی دارد کم‌کم آب می‌شود. گرما، آدم‌برفی را خراب می‌کند.»

*

مامان، سبزی‌هایی را که نزدیک جنگل چیده بود، روی میز گذاشت.

رایا با خوش‌حالی گوش‌هایش را تکان داد و گفت: «بَه بَه!»

بعد از غذا، مامان به رایا گفت: «مسواک بزن!»

رایا گفت: «چرا؟»

مامان از پنجره آدم‌برفی را نشان داد: «اگر غذا توی دهانت بماند، دندان‌هایت خراب می‌شوند؛ مثل آدم‌برفی!»

رایا دلش می‌خواست مسواک بزند؛ همیشه، بعد از غذا!

CAPTCHA Image