قاشق چای خوری (ص 6 و 7)

قاشق چای خوری (ص 6 و 7)


قاشق چای‌خوری

لاله جعفری

قاشق چای‌خوری توی چای پرید. چای توی استکان بود؛ امّا هیچی قند توی استکان نبود.

چای‌خوری صدا زد: «آهای قندان! یک حبّه قند می‌دهی؟»

قندان درش را باز کرد و گفت: «این‌جا را ببین!»

چای‌خوری توی قندان را نگاه کرد. یک عالمه مورچه آن‌جا دید.

چای‌خوری گفت: «چه‌قدر مهمان داری!»

چای‌خوری چهارتا قاشق چای ریخت توی نعلبکی و گفت: «بفرمایید مهمان‌ها! قند را با چای بخورید، دوتا قند هم برای استکان من بگذارید!»

مورچه‌ها چای شیرین‌شان را خوردند. دو تا قند هم برای چای‌خوری گذاشتند و رفتند.

چای‌خوری، قندها را انداخت توی استکان و دوباره توی چای پرید.

CAPTCHA Image