کفشهای خواهرم
زهرا وثوقی
خواهرم در پایش
کفشِ کوچک دارد
توی هر یک انگار
جیرجیرک دارد
خواهرم با شادی
میدود با آنها
خانه را پر کرده
آن صدای زیبا
===========
آقای راننده
مرضیه تاجری
یه دنده و دو دنده و سه دنده
من توی خواب شدم آقا راننده
قام و قام و قام میرم میون جادّه
مواظبم کسی نره پیاده
دوستامو میبرم به پارک بادی
خوابم میشه پُر از صدای شادی
ارسال نظر در مورد این مقاله