خیلی مواظبم باش!
لیوان
افسانه شعباننژاد
تصویرگر: نیلوفر برومند
لیوانِ آبی داشتم
یه گوشه جاش گذاشتم
صدای قورقور اومد
قورقوری از دور اومد
لیوان و دید و جست زد
به اون یواشی دست زد
گفت: «جای خوابم میشه
این حوض آبم میشه
تو اون شنا میکنم
لالایی لا میکنم.»
دیدم که قورقوریجان
دوید و رفت با لیوان
دویدم و دویدم
به قورقوری رسیدم
نگاش به من که افتاد
لیوان و زودی پس داد
لیوان و بردم یواش
گذاشتمش سر جاش
لیوان منو نیگا کرد
شالاپ شلوپ صدا کرد
به من چی گفت با صداش؟
خیلی مواظبم باش!
ارسال نظر در مورد این مقاله