اجازه - قُدقُدقُدا

10.22081/sn.2019.67227

اجازه - قُدقُدقُدا


اجازه

میترا یگانه

دلم می‌خواست با گوشی

بازی کنم حسابی

امّا دیدم که ای وای

چه گوشی خرابی!

 

نه بازیِ گربه‌ای

نه فیلم جالب داره

مامانی خندید و گفت:

«این گوشی صاحب داره

 

باید بگی اجازه

برای گربه‌بازی

تا رمز و وارد کنم

شروع کنی به بازی.»

*****

 

قُدقُدقُدا

مریم زارعی

کنار باغچه‌ی ما

یه مرغی هست تو لونه

وقتی گرسنه می‌شه

قدقدقدا می‌خونه

□□□

برای او تو لونه

می‌ذارم آب و دونه

تخم می‌ذاره برامون

امّا روزی یه دونه

□□□

کاش مامانم تخما رو

از لونه در نیاره

تا مرغه هم بتونه

جوجه برام بیاره

CAPTCHA Image